چشم گفت:....


yas

yas



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

روزی "چشم" گفت:
من، آن سوی این دره ها کوهی می بینم، پوشیده در غباری لاجوردی، آیا زیبا نیست؟!

"گوش" شنید و در حالی که با دقت گوش سپرده بود گفت:
اما کوه کجاست؟ من آن را نمی شنوم!

سپس "دست" به سخن آمده و گفت:
بیهوده در تلاشم که آن را حس یا لمس کنم در حالیکه نمی توانم کوهی بیابم!

و "بینی" گفت:
کوهی وجود ندارد، چون نمی توانم ببویمش!

آنگاه "چشم" به سوی دیگر برگشت،
و دیگران درباره خیال باطل و عجیب چشم با هم حرف زدند. آنها می گفتند:

باید برای چشم اتفاقی افتاده باشد.

گویا ناتوانی در درک احساس عضوی دیگر را توهم می پنداشتند ...



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



نظرات شما عزیزان:

lady
ساعت17:06---11 تير 1390
سلم!
وب خوشمل وجالبی داری[قلب]
خوشحالم می شم به منم سر بزنی[چشمک]


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 11 تير 1390برچسب:,ساعت 15:58 توسط yasaman| |


Power By: LoxBlog.Com